حسام کوچولوحسام کوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 17 روز سن داره

دل نوشته های یک مادر........

2تا 4

به نام خداوند صابر  سلام پسر عزیزم  وای خدایا چه 2 ماهی بود .  از روزی که واکسن 2 ماهگیت رو زدم شروع شد.  یک جیغ  و گریه ای میکردی که همه فرار میکردن از دستت واقعا نمیخام از این دو ماه بگم علاوه بر اذیت های شما مشکلات زندگی هم به من رو آورده بود واقعا چه دو ماه کذایی بود به هر حال   با زدن واکسن4 ماهگیت میشه گفت اذیت هات نصف شدن . توی این 2 ماه انقدر گرفتار بودم که نتونستم بیام بنویسم تو این چند وقت علاوه بر اذیت    شیرین کاری  هم داشتی  خنده صدا دار  پاها تو میگیری دستات رو نگاه میکنی و تا مچ میکنی تو دهنت اما اگه بدونی برای خوابوندنت چه کارهایی م...
23 مرداد 1393
1